سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۶

"ژن" های برتر آقازاده ها!!

حسین پویا
7 مرداد 96


برای آقازاده هایی که به خاطر ژن برترشان در طی چند سال هم دکترا می گیرند و هم از الاغ سواری به پورشه سواری میرسند.

ای ژنت از هر ژنی مرغوبتر
از همه ژن های عالم خوبتر

ای ژنت از جنس ژن های گران
بهتر از ژنهای از ما بهتران

ای ژنت رنگین تر از رنگین کمان
قدر این "جین" پدرسگ را بدان

تو ژنت از جنس فیثاغورث است
دانش صد مخترع را وارث است

خود تو هستی افتخار خلق ما
آن ژن پرورده ات در حلق ما

آفرین بر آن ژن و بابای تو
رانت عالم را بریزد پای تو

رانتخواری گرچه باشد ناپسند
تو بخور رانت و به ریش ما بخند

چون ژن تو برتر از ژنهای ماست
رشوه خواری هم برای تو رواست

آفرین بر همت بابای تو
ملتی مرهون زحمت های تو

رفتی و توی اتم دکتر شدی
همزمان از علم طب هم پر شدی

توی یک شرکت مدیرعامل شدی
همزمان مشغول کارِ گِل شدی

ثروتت شد یکشبه از حد برون
اینهمه از آن ژنت بود ای جوون

چون ژنت مرغوب بود و پُر ملات
فربه شد دارایی ات، مثل بابات

لیک بشنو این سخن ای بزمجه
خود تو میدانی که تو دستت کجه

رانتهایی هم که بابایت گرفت
ظاهرا کرده تو را خنگ و خرفت

هم تو، هم بابات دزدید و پلید
مرگ سخت ظالمان خواهد رسید

جمعه، تیر ۳۰، ۱۳۹۶

عاقا و فرستادن ظریف به نیویورک



حسین پویا
29 تیرماه 1396







گفت عاقا با ظریفِ قل قلی
تو چرا از کار دشمن غافلی

نقشه دارد بهر تحریم جدید
چشمکای بنده را هم که ندید

پس تو مشغول چه کاری ای پسر
عقل آخوندی نداری ای پسر

نیست ما را گرچه از تحریم باک
لاکن آخر می کند ما را هلاک

پس به یو-اس-آ  برو  تو  ای ظریف
با خودت بردار یک ساک و دو کیف

ساک را پرکن لباسای قشنگ
پیرن ابریشمی شلوار تنگ

دکمه سردستم اگر داری بزن
خویشتن را هم به بیماری بزن

کیف ها را هم پر از سوغات کن
خاویار و زعفران خیرات کن

خرج کن تا میتوانی ای ظریف
دست ما را رو نکن بهر حریف

تا توانی قول همکاری بده
قولهایی هم به "هیلاری" بده

جان کری را هم به همکاری بگیر
گاهی از نایاک هم یاری بگیر

سعی کن دشمن زما راضی بشه
جان کری هم وارد بازی بشه

قول خنثی کردن موشک بده
قولهای گنده و تک تک بده

شد اگر لازم دوباره قِر بده
بهر دژمن یک قِرِ فاخِر بده

شاید این نامردهای دل سیاه
دست بردارند از روی سپاه

گر شود تحریم یک روزی سپاه
میشود اوضاع بنده راه راه

میشود قمصور زرتم ای ظریف
میشوم بار دگر خوار و خفیف

دوشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۶

خلاصه و قسمت پایانی داستان غم انگیز رستم و اسفندیار

در روز دوم نبرد، تهمتن تیر دو سری را که بر اساس رهنمود و با کمک سیمرغ ساخته است به سوی اسفندیار پرتاب می کن. تیر به چشمان اسفندیار می خورد و کار او را می سازد. بدین ترتیب اسفندیار به دست رستم کشته می شود